هنجارگریزی در شعر نیما یوشیج

thesis
abstract

در ادبیات، پیام های بسیاری وجود دارد که قواعد نحوی یا کلامی، یعنی قواعد ترکیب و هم نشینی واژگان یا ساخت ها را در زبان مخدوش می سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه پیام جدیدی می سازد. به ویژه در حوزه ی معنا، تخطی از قواعد و هنجارهای معنایی زبان، محتوای جدیدی را به ذهن شنونده یا خواننده القا می کند. زبان ادبی معمولا به طور آگاهانه و عمدی ، فراتر از هر قاعده-ای می رود و به این اعتبار شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان، خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی شمار. فرا هنجاری دستوری، هنجار گریزی، نحو ستیزی، کژتابی، عدول از هنجار، برجسته سازی و... اصطلاحاتی است که طی چند دهه ی اخیر به محافل ادبی و متون نقد ادبی، راه یافته است. پژوهش حاضر نگاهی دارد به انواع هنجارگریزیها در شعر نیمایوشیج، و بر آن است که با تعریف این اصطلاحات و ارائه ی نمونه ها و مصداق های عینی از این شاعر صاحب سبک ایران، کارکردهای این پدیده را به شیوه ای توصیفی - تحلیلی به نمایش گذارد، اما قبل از آن در ابتدای رساله به بررسی زندگی و آثار نیما و ویژگی های شعر و هنر او پرداخته شده و همچنین سبک شعری وی، یادآوری شده و نیز موارد خاص زبانی او در اشعارش ذکر گردیده است. قبل از توضیح انواع هنجارگریزیها، نگاهی گذرا صورت گرفته است به ویژگی های شعر نو و فرمالیسم روسی و صورت گرایی. بعد از توضیح انواع هنجارگریزی، اشاره ای به 23 شعر منتخب نیما یوشیج شده و این اشعار از لحاظ دارا بودن انواع هنجارگریزی ها مورد بررسی قرار گرفته است و با آوردن نمودار بسامد وقوع هر یک از این انواع و نیز نمودار درصد آن، این رساله به اتمام رسیده است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

آشنایی زدایی و هنجارگریزی در شعر نیما یوشیج

«آشنایی زدایی» یکی از اصطلاحات ادبی است که اول بار در مکتب صورت گرایانِ (فرمالیست- های) روس مطرح شد. بنا بر این نظریه، وظیف? شاعر و یا هنرمند این است که با غریبه ساختن مفاهیم آشنا و افزودن بر دشواری، مدت زمان درک خواننده را طولانی تر کرده و لحظ? ادراک را به تعویق بیندازد، بدین سان باعث ایجاد لذت و ذوق ادبی گردد «آشنایی زدایی» یکی از وجوه رستاخیز کلمات در محور زبان شناسی است. بدین معنی که کلمات...

15 صفحه اول

کنایه در شعر نیما یوشیج

کنایه، یکی از شگردهای بیان غیر مستقیم و تصویرساز هنری و از عناصر چهارگانۀ فنّ بیان است که از نظر لفظ و معنای ظاهری، در محور همنشینی و از نظر معنای پوشیده و دور، در محور جانشینی کلام قرار دارد. در حقیقت اوج غرابت و زیبایی واقعی هر کنایه، همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استعمال بیش از حد، در شمار کنایه های قاموسی درآمده اند و معنایی تثبیت شده و مشخّص دارند. در ش...

full text

نگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما

پیام­های بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش می­سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه­ پیام جدیدی می­سازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی­، از هر قاعده­ای فراتر می­رود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی­شمار. از طریق هنجارگریزی درمی­یابیم، شاعر با استفاد...

full text

شهر و روستا در شعر نیما یوشیج و بدر شاکرالسّیّاب

در دوران معاصر، عصر مدرنیته و پیچیدگی­های زندگی شهری، شاعران به­ویژه آنان که از روستا مهاجرت کرده­اند نگاهی متمایز به شهر و سکونت در آن داشته­اند. نیما یوشیج و بدر شاکر السّیاب دو شاعر بزرگ نوگرای معاصر ایران و عراق نیز از آن جمله­اند. شباهت­های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای دو شاعر مذکور در آن دوره و نیز شرایط مشابه زیستی، سبب ایجاد شباهت­های بسیاری در سروده­های این دو بوده است. این پژوهش برآ...

full text

بررسی تطبیقی اسطوره در شعر صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج

مقایسه ادبیات دو ملت که از نظر زبان و فرهنگ و مسایل اجتماعی و ... با هم تفاوت دارند به کشف مشترکات و تفاوت‌های بین دو ملت می‌انجامد و همین باعث می‌شود ما دریابیم که دو شاعر علی‌‌رغم تفاوت زبان و فرهنگ و اجتماع‌شان تا چه میزان در محتوا و مشترکات روحی شبیه هستند. در راستای این نگرش، اسطوره پردازی و استفاده از نماد در شعر دو شاعر تازی و پارسی- صلاح عبدالصبور و نیما یوشیج- مورد بر...

full text

نگاهی به هنجارگریزی در شعر نیما

پیام­های بسیاری در ادبیات، وجود دارد که قواعدصرفی و نحوی را در زبان مخدوش می­سازد. شکستن یا گذر از این قواعد، مخاطب را متوجه­ پیام جدیدی می­سازد. زبان ادبی معمولاً به طور آگاهانه و عمدی­، از هر قاعده­ای فراتر می­رود و به این اعتبار، شاید بتوان ادبیات را به معنای گریز از اقتدار زبان و انقلاب مداوم زبان خواند و شعر را گذر از یک معنا به معناهای بی­شمار. از طریق هنجارگریزی درمی­یابیم، شاعر با استفاد...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023